English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3950 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slump U زمین باتلاقی
slumped U زمین باتلاقی
slumping U زمین باتلاقی
slumps U زمین باتلاقی
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
grassplot U قطعه زمین علفزار
paludal U باتلاقی
marshy U باتلاقی
swampy U باتلاقی
poachy U باتلاقی
poachv U باتلاقی
impaludism U تب باتلاقی
founderous U باتلاقی
foundrous U باتلاقی
fenny U باتلاقی
mayflower U کالبای باتلاقی
marsh marigold U کالتای باتلاقی
slew U محل باتلاقی
mossy U خزه گرفته باتلاقی
marsh hen U ابچلیک باتلاقی امریکا
drosera U دروزرا گیاه حشره خوار باتلاقی
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
block U قطعه زمین
lot U قطعه زمین
blocks U قطعه زمین
blocked U قطعه زمین
reservations U قطعه زمین اختصاصی
reservation U قطعه زمین اختصاصی
quadrat U قطعه زمین مستطیل
plat U قطعه زمین کوچک
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
terra incognita U قطعه زمین از گرو در نیامده
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
espianade U قطعه زمین هموار شیب ملایم
patches U مشمع روی زخم قطعه زمین
patch U مشمع روی زخم قطعه زمین
karoo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karroo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
tussock grass U علف چمن وچراگاه چمن باتلاقی
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
acres U زمین
ground line U خط زمین
earth U زمین
acre U زمین
ground U : زمین
cinder tracks U زمین دو
lackland U بی زمین
terrain U زمین
earths U زمین
cinder track U زمین دو
ground U زمین
ground surface U کف زمین
ground U کف زمین
norland U زمین
floors U کف زمین
floored U کف زمین
aerospace U جو زمین
floor U کف زمین
real estate U زمین
land n U زمین
this earthly round U زمین
extra terrestrial U زمین
grazes U زمین
grazed U زمین
graze U زمین
domains U زمین
soil U زمین
rooter U زمین کن
globe U زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
soils U زمین
domain U زمین
soiling U زمین
fields U زمین
field U زمین
land U زمین
earthing U زمین
globes U زمین
fielded U زمین
grass roots U کف زمین
tellus U زمین
geodetically U زمین
losse earth U زمین خوره
low land U پستی زمین
low land U زمین پست
panhandled U زمین باریکه
lowland U زمین پست
panhandles U زمین باریکه
soil U خاک زمین
stamp one's foot U پا به زمین زدن
strake U باریکه زمین
soil species U نوع زمین
subbasement U زیر زمین
soils U خاک زمین
soil creep U زمین خزه
site building U زمین ساختمانی
soil strain U فشار زمین
marchland U زمین مرزی
mallet field U زمین چوگان
soiling U خاک زمین
panhandling U زمین باریکه
subgrade U زمین پی راه
quick ground U زمین سست
lared of the covenant U زمین موعود
landed a U ملک زمین
shell U قشر زمین
shelling U قشر زمین
shells U قشر زمین
land tax U مالیات زمین
tectonic U زمین ساخت
land restoration U بازسازی زمین
tectonic U زمین ساختی
land reclamation U عمران زمین
cripples U زمین گیر
land reclamation U ابادانی زمین
land of promise U زمین موعود
routes U به زمین نشاندن
table land U زمین هموار
contour U عوارض زمین
crippling U زمین گیر
loose ground U زمین سست
territories U زمین ملک
territory U زمین ملک
levelling rod U زمین پیمایی
crippled U زمین گیر
level land U زمین مسطح
route U به زمین نشاندن
cripple U زمین گیر
parcelling U تفکیک زمین
playing court U زمین بازی
punner U زمین کوب
rammer U زمین کوب
parterre U در طول زمین
paralytic disability U زمین گیری
rear court U انتهای زمین
baselines U خط انتهای زمین
baseline U خط انتهای زمین
original ground U زمین بکر
original ground U زمین طبیعی
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1coffee table conversation piece
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com